-
مردها از چه زن هایی بدشان می آید ؟
- مردها چه زن هایی را دوست ندارند ؟
- زنان شکاک یا پارونوئید
-
زنان مردنما
- اینکه زنها چطور میتوانند حتی سادهترین چیزها را هم پیچیده کنند
- کمبود اعتمادبهنفس در خانمها
- زنهایی که فکر میکنند همهچیز را میدانند
- میل شدید زنها برای تغییر دادن مردها
- حسادت خانمها
- زنهایی که بیش از حد وابسته هستند
- زنانی که در ابتدای یک رابطه سعی میکنند به جای طرف خود تصمیم بگیرند و انتخاب کنند
- زنانی که قدرت مراقبت از خودشان را ندارند
- زنانی که به شدت مادیگرا هستند
مردها از چه زن هایی بدشان می آید ؟
مردها چه زن هایی را دوست ندارند ؟
رصد امروز ، برخی از خانم ها هستند که باوجود اینکه در ابتدای رابطه خیلی جذاب به نظر می رسند اما رفته رفته در ادامه رابطه از جذابیت آن ها کاسته می شود و مشکلاتی در رابطه بوجود می آید.
بیایید واقع بین باشیم و با دید درستی به رابطه نگاه کنیم. مردها و زن ها تفاوت هایی دارند و بهتر است این تفاوت ها را بشناسیم تا در شروع یک رابطه دچار مشکل نشویم.
بسیاری از خانم ها به غلط می پندارند که مردان فقط جذب ظاهر زیبای آنان می گردند و ویژگی های دیگر اخلاقی آنان ، مردان را جذب خود نمی کنند . باید بدانید اکثر مردان هنگام انتخاب همسر به غیر از زیبایی به چیزهای دیگری هم فکر می کنند. آیا می دانید خصوصیات زنانه که مردان را به سوی خود جلب می کنند چه چیزهایی هستند و مرد ها از چگونه زن هایی دوری می کنند؟
ما در این مطلب برخی از این رفتارها را بیان می کنیم.
زنان توجه طلب یا هیستریانیک hisrtionic
زنانی هستند که دوست دارند مورد توجه واقع شوند، دلشان می خواهد گرم و قدرتمند به نظر برسند در صورتی که به شدت در پشت صحنه، یخ زده اند.
زنان مهرورز یا حمایتگر
این گروه از زنان، مردان را با کودکان خود، اشتباه گرفته اند. دلشان می خواهد مانند یک مادر، شش دانگ مراقب شوهر خود باشند.
زنان بچسب یا وابسته
این گروه از بانوان، به شدت گیر می دهند. در محبت و بی محبتی، افراط می کنند. دلشان می خواهد همه جا به همسر خود منگنه شوند. این گروه از زنان گاهی آن قدر در مهرورزی افراطی هستند که مردان را از خود دور می کنند.
زنان شکاک یا پارونوئید
این گروه از خانم ها به طرز شگفت انگیزی به همسر خود شک دارند. به طور مداوم در جست وجوی نشانه ای از خیانت، هستند. این زنان بدون مقدمه به دنبال مردشان راه می افتند و او را تعقیب می کنند.
زنان مردنما
این خانم ها، دوست دارند کارهای مردانه انجام دهند و به طرز عجیبی از ظرافت زنانه، دور مانده اند. مردانی که با این گروه زندگی می کنند، مردانگی خود را از یاد می برند. از دید آقایان زن در هر مقام و منصبی که باشد، باید زنانگی و ظرافت خود را حفظ کند (مثل طرز لباس پوشیدن و نحوه صحبت کردن) و این تنها چیزی است که مردان را وادار به تحسین خانمها میکند.
اینکه زنها چطور میتوانند حتی سادهترین چیزها را هم پیچیده کنند
شاید این اولین باری نباشد که این را میشنوید، خانمها عادت دارند وقتی چیزی را نمیخواهند، اما نمیتوانند بگویند چرا، موضوع را پیچیده کنند. برای آنها پیچیده کردن مسائل خیلی راحتتر از توضیح دادن است.
کمبود اعتمادبهنفس در خانمها
چطور ممکن است مردی زنی را تحسین کند که قادر به تحسین کردن خودش نیست؟
زنهایی که فکر میکنند همهچیز را میدانند
این هم درست مثل مورد قبلی است. همیشه باید تعادل وجود داشته باشد.
میل شدید زنها برای تغییر دادن مردها
خیلی از زنها با این تصور وارد یک رابطه میشوند که میتوانند نقصهای جزیی فردمقابل خود را عوض کنند. و بااینکه ممکن است در بعضی مسائل درست باشد، اما هیچ چیز برای یک مرد بدتر از این نیست که زن زندگیاش خصوصیات او را نپذیرد.
حسادت خانمها
داشتن حسادت در یک رابطه تاحدی میتواند سالم باشد اما متاسفانه وقتی این حسادت تا جایی پیش میرود که روابط مرد با اجتماع اطرافش را دچار مشکل میکند، او را از زن زندگیاش دورتر میکند.
زنهایی که بیش از حد وابسته هستند
مردی که احساس کند در رابطه خود اسیر شده است، هر کاری که دستش برمیآید انجام میدهد تا آزادی خود را دوباره به دست آورد.
زنانی که در ابتدای یک رابطه سعی میکنند به جای طرف خود تصمیم بگیرند و انتخاب کنند
هیچ اشکالی ندارد که بعد از گذشت چند سال از یک رابطه که زن میفهمد مردش چه میخواهد و چه چیزهایی را دوست دارد به جای او انتخاب کند اما مطمئناً این کار در ابتدای یک رابطه چندان مورد پسند مردان نیست
زنانی که قدرت مراقبت از خودشان را ندارند
مردان کمی در دنیا هستند که بدون جذب شدن به طرف زنی، عاشق او شوند.
زنانی که به شدت مادیگرا هستند
برای بیشتر آقایون اینکه زنی فقط به دنبال خریدن آخرین مدل لباس یا رفتن به مسافرتهای تفریحی باشد به هیج عنوان جذاب نیست. زندگی خیلی فراتر از مادیات صرف است.
لازم به ذکر است که که این لیست برای همه موارد و همه آقایان صدق نمیکند. این تحقیق به هیچ عنوان علمی نبوده و فقط جنبه آماری داشته است.
نظر شما چیست؟ آیا با این موارد موافق هستین یا مخالف ؟فکر میکنید کدام یک از این موارد درست است و کدام یک از قلم افتاده است ؟ نظرات خود را در قسمت نظرات با ما در میان بگذارید.